آقای دکتر دراین گفتگو بیشتر به دنبال دانستنی هایی درباره اقتصاد مقاومتی
هستیم. اگر امکان دارد نظرتان را دراین باره بفرمایید و بگویید چه تعاریفی
از اقتصاد مقاومتی میتوان ارائه داد؟
دکتر پیغامی: در ابتدا لازم می
دانم نکته ای را عرض کنم. اگر بخواهیم به زبان علمی صحبت کنیم باید گفت که
در ادبیات علمی دنیا گزارشات و مقالات علمی بسیاری است که در مورد مقاومت
اقتصادی است. موسسات تحقیقاتی بزرگی گزارشات مطرحی را با عنوان کلمه
(Solid) به معنای پایدار و محکم، تهیه می کنند. لذا اقتصاد مقاومتی یا به
تعبیر اقتصاددانان دنیا solidarity economy یک اصطلاح غیرعلمی نیست که صرفا
بار سیاسی داشته باشد. اگر افرادی معتقدند که این اصطلاح مربوط به علم
اقتصاد نیست و در آن چنین کلید واژه وجود ندارد می توانند این واژه را در
ادبیات علمی دنیا و کتابها و مقالات و حتی شاخصهایی که دارد ببینند.
و
حتی در خصوص مقاومت کشورها ،می توان این را گفت که موسساتی چون Goldman
sacks برای مقاومت کشورها شاخص هایی را طراحی کرده اند که براساس آنان می
توان مقاومت یک کشور را مشخص کرد. بر همین اساس می توان گفت که ایران در
پنج سال گذشته درجه استواری و اقتدارش چه تغیراتی کرده است. لذا از نظر کسی
که با ادبیات علم اقتصاد آشناست، اصطلاح اقتصاد مقاومتی چیزی دور از ذهن و
غیرعلمی نیست.
حتی به فرض عدم آشنایی با ادبیات علم اقتصاد، براساس
ملاک های عقلی می توان این مسئله را روشن کرد. به طور مثال در مورد یک
ساختمان، بایستی به گونه ای آن را مقاوم سازی کرد که در مقابل تمامی
تهدیدات از جمله زلزله، سیل و ... مقاوم باشد. آیا به لحاظ عقلی کشور را
حتی اگر به لحاظ ژئوپلوتیکی در معرض تهدید و تحریم دشمن نباشد، نباید در
عرصه های مختلف از جمله اقتصاد مقاوم سازی کرد؟
اواخر دیماه مصاحبهای با دکتر پیغامی در یکی از سایتهای اینترنتی انجام شده است که به جهت تأکید مجدد ایشان بر تربیت اقتصادی و شکلدهی صحیح ادراکات مردم در اقتصاد اهمیت دارد. ایشان با بیان اینکه عرصه نرم افزاری اقتصاد از عرصه سخت افزاری آن بیشتر اهمیت دارد به ضرورت بحث فرهنگسازی اقتصادی در شرایط وجود دشمنی و جنگ اقتصادی اشاره میکنند و بخصوص توجه جدی به تربیت در چهار عرصه اخلاق اقتصادی، فقه اقتصادی، عقاید اقتصادی و سواد اقتصادی را مورد تأکید قرار میدهند.
در ادامه این مصاحبه عیناً میآید.
به نظر شما ما اکنون در جنگ هستیم؟
بله.واقعیت این است که در تاریخ معاصر ایران و خصوصا از زمان انقلاب اسلامی ایران، و با قطع ید دشمنان این ملت، درگیر جنگ های متعدد در حوزه های مختلف بوده ایم. جنگ های امنیتی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی که در برهه هایی بعضی ازاین جنگ ها نمود بیشتری پیدا کرده. یعنی جنگ اول ما محسوب می شده است. در حال حاضر جنگ اول ما جنگ اقتصادی است. ضمن اینکه این جنگ از همان روزهای اولی انقلاب اغاز شده بود.
در حال حاضر مشکلات اقتصادی ما با این توضیحات چیست؟
خب عرصه اقتصادبرای کشوری مثل ما که نوپاست و درحال جهش اقتصادی و خروج از عقب ماندگی های مزمن ساختاری است، بی مشکل نیست. مشکلات دو دسته مهم هستند، مشکلات واقعی اقتصاد و مشکلات ادراکی. مورد دوم مهمتر نیز است.
مثال میزنید؟
عرصه نرم افزاری اقتصاد بیش از بعد سخت افزاری و ملموس آن اهمیت دارد. ما از این بعد غفلت کرده ایم. امنیت یک چیز است و ادراک و حس امنیت چیزی دیگر. ما باید شاکله های ذهنی و ادراکی و رفتاری اقتصادی کشور را تدبیر و مدیریت کنیم. چهار عرصه را در این زمینه می تواند مطرح کرد. اول، عرصه اخلاق اقتصادی،مثلا در سبک زندگی، رفتارها، انصاف، انفاق، گذشت و ایثار که ممکن است در یک تعامل ساده ی روزمره بین افراد اتفاق بیافتد تا کم فروشی وغش در معامله و…
دوم حوزه فقه اقتصادی که مقوله بسیار مهم و تاثیر گذاری در جامعه اسلامی است. به عنوان مثال: آموزش و پرورش، رسانه های مکتوب،رسانه های تصویری و رسانه های صوتی را ملاحظه کنید. چقدر در مورد احکام خمس و رهن و امثالهم مطلب می شنوید؟
یعنی شما اعتقاد دارید مدرسه و رسانه ها در این عدم آشنایی مقصر هستند؟
ببینید. فرزندان ما از سنینی که قدرت تمییز خوب و بد را دارند، در اختیار مدرسه و محیط بیرونی قرار می گیرند. حال اگر مدرسه به آموزش فقه مبتلابه اقتصادی یک فرد مسلمان نپردازد، عملا فرزندان ما تا سنین بالاتر هیچ آگاهی از این امور نخواهند داشت.
سوم حوزه عقاید اقتصادی است، این مسئله ذیل حوزه کلام، عقاید و هستی شناسی است. در این حوزه نخست باید بدانیم خداوند یکی است و همین خداوند رازق است. باید صفت رزاقیت را با قلبمان حس کنیم. بدانیم و آگاه باشیم که یک ریال مال حرام چگونه گردش کرده و چه اثر تخریبی شدیدی در زندگی مان خواهد داشت.
این مشکلات از چه زمانی در اقتصاد ما پدید آمد؟
این نقصان مربوط به دوره معاصر تعلیم و تربیت ماست. آموزش در گذشته بدین صورت بود که همراه گلستان و بوستان، اندیشه ها و گرایشات اقتصادی تدریس می شد. اکثریت قریب به اتفاق کسبه ما با فقه اسلامی آشنا بودند.
اخیرا استاد محترم جناب دکتر پیغامی گفتگویی در مورد نقش خانواده در اقتصاد مقاومتی داشتهاند که چون بیشتر به موضوعات مرتبط با نقش تربیت اقتصادی در خانواده و تأثیر آن بر مقاوم شدن اقتصاد پرداخته بودند مناسب دیده شد در اینجا نقل گردد:
«...اقتصاد مقاومتی اقتصادی مقاوم است و تعریف تئوریک و آکادمیک پیچیده ای ندارد. صفتی است که ما به اقتصاد چسبانده ایم و از آن یکسری معانی را دنبال می کنیم. این نوع اقتصاد در برابر نوسانات و خطرات پیش رو مقاومت می کند. وی ادامه داد: این نوع اقتصاد برای رسیدن به پیشرفت و رشد، امکان پایداری و استقامت دارد. اقتصادی که پویایی زیادی دارد و عملاً افراد متوجه آن نمی شوند و در واقع پیشگیری می کند تا درمان.
اقتصاد مقاومتی صرفاً نباید در مقطع تحریم مطرح شود
اقتصاد مقاومتی صرفاً نباید در مقطع تحریم مطرح شود، اقتصاد مقاومتی پروژه ای است که برای مقاوم سازی اقتصاد ایران و برای رشد و پیشرفت بیشتر آن، از قبل مطرح بوده و مطلبی نیست که صرفاً در مقابل تحریم دشمن و یا برای تخریب دشمن مطرح شده باشد. اتومبیلی که با سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت حرکت می کند، اگر بخواهد این سرعت را به ۵۰۰ افزایش دهد باید خیلی مقاوم باشد وگرنه در سرعت های بالا پیچ و مهره های آن باز می شود.
اقتصاد ایران در حال جهش است، لذا برای یک پیشرفت بزرگ باید عرصه های مختلف خود را مقاوم سازی کند؛ اما تحریک های مختلفی که به اقتصاد وارد می شود در فضای اقتصاد سیاسی بین الملل به صورت تحریم خودش را نشان می دهد. تقریباً تمام کشورهای جهان از ابزار تحریم علیه هم استفاده می کنند؛ .به عنوان مثال اندونزی علیه آمریکا اقدام به تحریم چوب کرده است یا یکی علیه دیگری تحریم تکنولوژی، می کند.
متن پیاده شده جلسه سخنرانی آموزشی برنامه سازان اقتصادی صدا و سیما توسط دکتر عادل پیغامی
تحولات سریع شوون اجتماعی و اقتصادی دنیای امروز و اقتضائات و الزامات تکنولوژیک و اقتصادی حاکم بر زندگی بشر امروزی، مسوولیت برنامه های آموزشی و فرهنگی را مضاعف ساخته و ملاحظات خاصی را در باب نهاد ها ، محتوا ، برنامه ها و روشهای تعلیم و تربیت مطرح کرده است. بطوری که نهادهای آموزشی و فرهنگی کشورهای پیشرفته در کنار مهارتهای اولیه و ضروری مانند خواندن , نوشتن , ریاضیات , ادبیات , تاریخ و … به برنامه های آموزش اقتصاد و فرهنگ سازی اقتصادی به عنوان بخش اصلی برنامه هایی که عهده دار یاد دهی عناصر معرفتی ، گرایشی و مهارتی ناظر بر تدبیر زندگی و تحقق رفتارهای مطلوب در عرصه زندگی فردی و تعاملات اجتماعی هستند، توجه خاص و ویژه ای را مبذول می کنند.
در دنیا، فرهنگ سازی و یا به بیان علمی "تحقق اهداف شناختی ، گرایشی و رفتاری" در حوزه اقتصادی که از آن بطور عام به عنوان " تعلیم و تربیت اقتصادی "نام برده می شود ، حوزه بسیار شناخته شده و فربهی به لحاظ حجم ادبیات و تجارب حاصله محسوب می گردد. هزاران مرکز آموزشی و صدها انجمن و مرکز ملی و بین المللی، با حجم ادبیاتی قریب به صدها کتاب و هزاران مقاله در سال، تخصصاً در این زمینه فعالیت کرده و صدها میلیون فرهنگ پذیر را چه به عنوان دانش آموزدر مدرسه و جه در قالب مخاطبان رسانه های جمعی از مقاطع کودکستان تا دبیرستان و بالاتر تحت پوشش مستقیم و غیر مستقیم تعلیم و تربیت و به عبارت دیگر فرهنگ سازی قرار می دهند. تنها در آمریکا بالغ بر دویست وپنجاه مرکز غیرانتفاعی آموزشی و فرهنگی در زمینه تعلیم و تربیت اقتصادی مشغول اند و مجلات تخصصی در این زمینه منتشر می کنند.