تعلیم و تربیت اقتصادی

این وبگاه ترویجی و برای نشر الگوی اسلامی ایرانی فرهنگ سازی و تعلیم و تربیت اقتصادی ایجاد شده است.

تعلیم و تربیت اقتصادی

این وبگاه ترویجی و برای نشر الگوی اسلامی ایرانی فرهنگ سازی و تعلیم و تربیت اقتصادی ایجاد شده است.

تعلیم و تربیت اقتصادی

مقدمه
تعلیم و تربیت همواره فرهنگ‌ساز بوده و بر بینش‌ها، نگرش‌ها و رفتارهای انسان‌ها تاثیرگذاشته است. توجه به تعلیم و تربیت اقتصادی نیز فرهنگ اقتصادی و رفتارهای اقتصادی فردی و اجتماعی را اصلاح کرده و سامان خواهد بخشید، امری که تاکنون در کشور ما بدان بی توجهی شده است در حالیکه بسیاری از کشورهای پیشرفته مبتنی بر نظرگاه‌های اقتصادی و تربیتی خود برای آن الگویی طراحی نموده و با ابزارهای مختلف در صدد ترویج آن هستند و البته در تمدن ایرانی اسلامی هم شواهد بسیاری می‌توان یافت که دلالت بر جریان عمیقی در تعلیم و تربیت اقتصادی دارد.

نویسندگان

در خدمت دکتر عادل پیغامی دانش آموخته ی اقتصاد هستیم . چیزی که در ابتدا برای من جالب بود نگاه میان رشته ای شما به مقوله ی اقتصاد است ، در واقع رابطه ی اقتصاد و فرهنگ ،رابطه ی اقتصاد و سیاست و رابطه ی اقتصاد و اجتماع را در نگاهتان دارید و یک نوع نگاه چند رشته ای را در واقع دنبال کرده اید . برنامه ی ما به مقوله ی سبک زندگی اختصاص دارد و نوع نگاه برنامه ی گره این بوده است که اتفاقی که در نهضت لایف استایلیزم ، نهضت سبک زندگی که الان در خیلی از مجلات و روزنامه های ما به آن پرداخته می شود که اتفاق خیلی خوبی است را به چالش می کشد اما بیشتر نگاه های های انتقادی به موضوع سبک زندگی از موضع موعظه بوده است . در واقع نگاهی بوده است که این کار باید بشود و این کار نباید بشود در صورتی که برنامه ی ما حرفش این بوده است که سبک زندگی محصول قرار گرفتن یک سری از ساختار ها در کنار همدیگر است و اگر ما می خواهیم سبک زندگی ای را به شکل جایگزین با مبنای شریعت و با در نظر گرفتن سنت ایرانی بخواهیم محقق کنیم باید یک سری از ساختار ها را عوض کنیم. شما هم دارید همین حرف را می زنید اما در یک زاویه ی دیگری ، شما از الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت صحبت می کنید . اعتقاد شما بر این است که یک سری ساختار ها برای تحقق این پیشرفت در جمهوری اسلامی ایران هنوز آماده نیست . اما اول از همه می خواهم برداشت شما را از فیلم "خرید" بدانم ."
دکتر عادل پیغامی :" این فیلم شامل نکات خوبی بود. سازنده ی فیلم ابتدا یک دوگانگی را سعی می کرد که نشان دهد با توجه به این که داستان در بوسنی اتفاق می افتاد ، کشوری که هرچند در قلب اروپا است اما به نوعی کشوری جهان سومی محسوب می شود ، جنگ های مختلفی را هم طی کرده است ، به لحاظ ساختارهای اقتصادی ، اجتماعی هم مدرن نیست ولی فضای غالبی و شکلی جامعه غالباً با یک جامعه ی مدرن خودش را جلوه داده است ، تبلیغات تجاری ، ساختمان های بلند مرتبه و ... اما دوگانگی آن جایی است که بین آن ساختمان ها و آن تبلیغات و این مرکز خریدی که دقیقاً به شکل مدرن دارد کار می کند با آن فرهنگ مصرفی خاص مدرن ، با خانواده ای مواجهیم که خیلی تطابقی با آن فضای مصرفی ندارد ، خانواده ای که به نوع یک خانواده ی فقیر است اما در این بستر فرهنگی و اقتصادی دقیقا دنبال برگزار کردن یک جنون مصرف است و سعی در اجرای آن دارد. این دوگانگی ای که بین این دو وجود دارد به نظر من نقطه ی شروع این مطلب است و بعد وارد بحث جنون مصرف می شود که افراد، قبل از این که وارد این مرکز خرید بشوند با خودشان یک حسی را از خواسته ها نه از نیاز ها با خودشان آورده اند ، ساختار خرید هم و در واقع آن مراکز خرید هم که به این شکل آراسته شده اند به این خواسته ها دامن می زند و در نهایت یک جنونی که بدون پشتوانه های اقتصادی ، بدون تقاضای موثر به تعبیر ما اقتصاد دان ها شکل گرفته است. من تمایزی هم بین اعضای این خانواده می بینم ، یعنی مادر و پدری که با یک برخواسته و یک انگیزه ی خاصی وارد این فضا شده اند اما دختری که در این فضا نیست و واقعا دنبال آن خواسته های خودش است یا چیزهایی که به اسم نیاز برایش شکل گرفته است که در عروسکی است که برداشته است و جدا شدن از آن عروسک برایش خیلی سخت است. این دوگانگی ای است که در جوامع غیر مدرن و حتی در جوامع مدرن به نظرم بین نیاز و خواسته ها ، داشته های مردم و تقاضای مؤثرشان ، پول و درآمدی که دارند و آنچه که فضای فرهنگی مصرف به آن ها تحمیل می کند ، این دوگانگی و پارادکس وجود دارد که یک نتیجه هم بیشتر ندارد و آن چرخه و دور باطلی است که بر خانواده ها اعمال می شود ، به لحاظ این که فراوان مصرف کنند و کار کنند برای خرج کردن و خرج بکنند برای این که حس درونی خودشان را ارضا کنند . این می تواند یک شروعی باشد برای بحث فرهنگ مصرف در جامعه ی مدرن و نیمه مدرن. "
میلاد دخانچی:" چقدر از این مفاهیم تبیین شده در این فیلم توسط کارگردان را می شود به فضای جامعه ی خودمان نسبت داد ؟"
دکتر عادل پیغامی :" به نظر من خیلی ، اگر ما این را فرهنگ مصرفی سرمایه داری بنامیم و این را با اجزایی که دارد بشکافیم ، بسیاری اش را در جامعه ی خودمان هم می بینیم ، مخصوصا در جامعه ی شهری مان و شاید در جامعه ی روستایی مان نباشد اما در شهر های بزرگ ما این دوگانگی ، این فرهنگ مصرف و مصرف زدگی ، تقابل بین نیاز و خواسته ای که شکل می گیرد و افرادی که زندگی می کنند و کسب درآمد می کنند برای گرداندن چرخ های صنعتی خاص. برای مثال خانواده ای که مصرفی بار آمده است و هر سه یا چهار سال باید مبلمان خانه اش را عوض کند ، در واقع دارد پس انداز می کند برای این که مبلش را عوض کند، هرچند که مبل قبلی هنوز کنار گذاشته نشده باشد و دمده هم نشده باشد . آن پولی که خرج پس انداز می شود ، برای تغییر مبلمان و دکوراسیون خانه ، می تواند خرج خیلی چیز های دیگر شود ، می تواند خرج مسافرت این خانواده بشود ، برای توریسم ، برای دیدن دنیا و برای خیلی کار های دیگر ، آن هم مصرف است اما آن مصرف مصرفی است که نیاز های این خانواده را تامین برطرف می کند ، این مصرف مصرفی است که نیاز صنعت را برطرف می کند نه نیاز خانواده را ."
میلاد دخانچی:" مشکل مصرف زیاد چیست ؟ "
دکتر عادل پیغامی :" بر خلاف آن جریانی که نگاه ریاضت پیشانه دارد و فکر می کند که مصرف حداقلی خوب است ما در اقتصاد اسلامی قائل به مصرف حداقلی نیستیم ، ما قائل به مصرف حداکثری هم هستیم ، اما مصرفی که با شاکله های انسانی و با آن غایت آفرینش انسان کاملا همسو است . اگر مصرف فقط مصرف غذایی باشد، این با انسانیت ما جور نیست اما اگر مصرف غذایی در حد خودش و مصرف فکر و اندیشه و کتاب و توریسم گردش مالی داشته باشد این حداقلی ندارد. ما در قرآن می خوانیم که اگر می توانید از اقطار آسمان بگذرید یعنی اگر تکنولوژی اجازه داد کهکشان ها را بگردید. می خواهم بگویم که این حجم بالایی از گردش مالی می خواهد ، پس مصرف در اقتصاد اسلامی حداقلی ندارد اما مصرف تخصیص بهینه ی انسانی دارد یعنی آن چیزی که باعث کمال انسانی فرد است نه باعث رشد و کمال صنعت ، ماشینیزم ، ساختار های مالی و گردش های مالی و سودمداری. "
میلاد دخانچی :" یعنی تلویحاً شما می گویید مصرفی که در یک فضای اسلامی ، با یک چهارچوب اسلامی محقق می شود ، با آن مصرفی که در یک فضای سرمایه داری محقق می شود متفاوت است."
دکتر عادل پیغامی :" کاملا . مصرف فضای سرمایه داری انسان مدار نیست یعنی انسان را فراموش می کند ، فاعل را فراموش می کند و بیشتر به فعل کار دارد ، اصالت فاعل با اصالت فعل ، در واقع دو نوع از اومانیسم را مطرح می کند . در انسان مداری اسلامی یا اگر بخواهم اسمش را اومانیسم اسلامی بگذارم آن خلیفة الله بودن که در معارف اسلامی داریم که انسان اصل است اما کدام انسان ، آیا این بدن مادی ؟ آن غایت انسان ، آن غایت آفرینش ، اگر آن اصل است ، آن فاعل است ، انسانی که می خواهد مصرف کند ولی اگر ملاک میل است ، فعل انسان است ، این می شود همین فیلمی که دیدیم. صرفاً می خواهد این را تکرار کند ، خودش اینجا وجود ندارد ، فاعل فراموش شده است . برای همین من معتقدم فرهنگ مصرفی در سرمایه داری انسان مدار نیست ، انسان را نمی خواهد ارتقا بدهد ، گردش مالی و سود مداری جهان صنعتی را در واقع شکل بدهد ، انسا این میان فراموش شده است و چیزی جز یک برده ، یک ابزار برای اتفاق افتادن این گردش مالی نیست ."
میلاد دخانچی:" چه فرایندی رخ می دهد که ایرانی که دهه ی شصت را تجربه کرده است که البته من نمی دانم این نگاه رمانتیک به دهه ی شصت چقدر می تواند درست باشد اما ما تا حدی خبر داریم که یک سبک زندگی ای در دهه ی شصت و زمان جنگ محقق می شود که حدی نسبتش با وضع موجود حداقل در حوزه ی مصرف خیلی متفاوت است . چه فرآیندی دست به دست هم می دهد تا این وضع موجود را ما در ایران کنونی داریم تجربه می کنیم ؟ چه اتفاقی افتاده است ؟"
دکتر عادل پیغامی :" من نگاه رومانتیک یا نوستالژیک به دهه ی شصت ندارم . من معتقدم که ساختار های اجتماعی فرهنگی ، مخصوصا از فضای بیرون ایران ، بسیار ساده تر بود تا الان . دنیای تکنولوژیک و دنیای سرمایه داری تفاوت هایی کرده است ، ما حداقل در این سی سال می توانیم دو مرحله از شیفت سرمایه داری را نام ببریم که اتفاق افتاده است . دنیای آن موقع ساده بوده است با تکنولوژی های بسیار ساده ی اجتماعی به راحتی ممکن بود که مصرف مردم را متحول کرد . اول انقلاب خودش یک فضای خاصی را ایجاد کرده بود ، یک بستر بسیار آماده ای برای یک سری تغییر و تحول در رفتار و بعد تکنولوژی های ساده ای مانند وضع و خطابه و منبر به راحتی می توانست رفتار این مردم را متحول کند اما در دنیای پیچیده سی سال قبل که ما با آن مواجه هستیم، نیازمند تکنولوژی های پیچیده تری هستیم برای مقابله با این پیچیدگی ها . این جا است که آن بستر انقلاب و زیر و رو شدن ساختار اجتماعی فرهنگی را نداریم که کمک می کرد و خودش در واقع یک عامل فشار بود و عامل تسریع کردن این تحول بود. ما آن را الان نداریم و باید در یک بستر تقریبا غیر انقلابی، بستر طبیعی سعی کنیم این تغییرات رفتاری اتفاق بیفتد و رفتار سازی ها و مهندسی های فرهنگی اتفاق بیفتد . به نظر می رسد که بعضا کم دقتی و کم کاری هم داریم در طراحی و خلق تکنولوژی های جدید اجتماعی مانند مهندسی پیام در رسانه ملی ، مثل برنامه ی درسی ملی در آموزش و پرورش و ..."
میلاد دخانچی :" چه فرایندی رخ می دهد؟ بیایید جزیی تر راجع به این صحبت کنیم. ما قبل از این که برنامه ی گره را بسازیم توانستیم با یک فرایند خیلی پیچیده از پسماند شهری تهران فیلم برداری کنیم . هر تهرانی در هر روز یک کیلو و سیصد و پنجاه گرم زباله تولید می کند و این چهار برابر استاندارد جهانی است . سوال من این است که چه فرایندی رخ می دهد که یک شهروند تهرانی این مقدار زباله تولید می کند و چهار برابر استاندارد های جهانی است ، پس این گفتمان قناعت ، این آموزه های دینی ، این ها کجا رفته اند و چه اتفاقی افتاده است که وضع موجود شکل گرفته است ؟"

دکتر عادل پیغامی :" ما در چند دور باطل افتاده ایم با یک غفلتی . یکی از آنها بحث مد است . ما دقیقا شاهد هستیم که مخصوصا در دو دهه ی اخیر کشور ما در فرایند مد قرار گرفته است . افراد جامعه ی ما با مد زندگی می کنند ، با مد می پوشند و بامد سبک زندگی خودشان را شکل می دهند .این روز به روز در جوامع شهری و طبقه ی متوسط به بالا دارد پررنگ تر می شود که با تبلیغات تجاری هم تشدید می شود. جریان دیگری بحث از مد افتادن برنامه ریزی شده است یعنی علم طراحی صنعتی کاری کرده است که ما دیگر نتوانیم وسایل مورد استفاده ی خودمان را تعمیر کنیم فقط باید دور بریزیم. شاید بیست سال پیش اغلب لباس هایی که می پوشیدیم اگر دچار مشکلی می شد تعمیر می کردیم ، اگر وسایل الکترونیکی خراب می شد تعمیر می کردیم و قطعات همه تعمیر می شد . امروزه همه دورریز می شود و "نو" جایگزین می شود. ما دچار انقراض مراکز تعمیراتی در سطح شهرمان هستیم . این جایگزینی تعمیر با تعویض و این دور سریع پایان رسیدن چرخه ی عمر مصرفی ، این دور دومی است که ما در فضای جهانی در این تله افتادیم و مواظبتی به لحاظ طراحی صنعتی نکردیم یعنی دانشکده های ما در رشته ی طراحی صنعتی این مواظبت را نکرده اند و دانشکده های ما در حوزه ی فرهنگ و تبلیغات مواظبت های لازم را نکرده اند . در کنار این ها ما غفلتی هم کرده ایم به لحاظ تکنولوژی های اجتماعی ، تکنولوژی های تعلیمی تربیتی."
میلاد دخانچی:" این واژه ی تکنولوژی اجتماعی یا فناوری اجتماعی دقیقا یعنی چه ؟"
دکتر عادل پیغامی :" فناوری های اجتماعی در واقع آن ساخت هایی هستند که رفتار های ما را شکل می دهند .به لحاظ فلسفی آن ساخته های برآمده از حکمت عملی هستند . آن جایی که دقیقا می خواهد یک حسنی را خلق بکند به لحاظ رفتار های انسانی روزمره یا می خواهد یک قبحی را نفی کند ، ما به این ها می گوییم فناوری های اجتماعی . چیزی که دقیقا فرد را سوق میدهد تا این که رفتار های اجتماعی خاصی را نشان دهد . حتی ما مشابه در فرمایشات قرآنی داریم به فهم بنده وقتی قرآن می فرماید که ؛ و قُلْ کُلٌّ یَعْمَل عَلَی' شَاکِلَتِهِ ، این شاکله هایی که رفتار های انسانی و عمل انسانی از آنها منشا می گیرد، آن شاکله ها چیز هایی هستند که هم تعین تاریخی، فرهنگی و قومی آن ها را می سازد، هم از طرف برنامه ریزان فرهنگی قابلیت تعیین و ساخته شدن دارد."
میلاد دخانچی :" و شما اعتقاد دارید که ما فناوری های اجتماعی کارآمد و جایگزین نداریم؟"
دکتر عادل پیغامی :" متاسفانه هنوز نه . مثلا یکی از فرایند های که فناوری های اجتماعی لازم را در وجود من انسانی ، آن بخش هایی از شاکله ی من را باید بسازد و من را وارد یک سبک زندگی خاص یا انتخاب های مشخصی بکند، متناسب با اقتضائات بومی و اسلامی ، آموزش و پرورش است . برنامه ی درسی ملی که در دوازده سال اجرا می شود در کتاب های درسی و آن بخشی که توسط معلم ها ارائه می شود ، در یک نگاه ساده ، در حوزه ی کتاب های درسی ما فاقد عناصری هستیم که بخواهد سبک زندگی خاصی را برای بچه های ما منتقل بکند ."
میلاد دخانچی :" چرا ؟ ادعا می شود که تعلیمات دینی وجود دارد و در کتب آمده است که قناعت خوب است ، اسراف خوب نیست ."
دکتر عادل پیغامی :" این دقیقا بر می گردد به بحث های تخصصی یک برنامه ی درسی که عناصر شناختی و رفتاری چگونه باید چیده بشود ، آیا می توان فقط به طور مستقیم در کتاب وعظ کرد ، آیا می توانیم یک وعظ و خطابه ی شفاهی را فقط به کتاب منتقل کنیم ، یا این جا باید خودمان از تکنولوژی هایی استفاده کنیم که که گرایش ساز هستند در کنار این که شناخت سازند و در نهایت رفتار سازند . البته نه به شکل ناخودآگاه و عادتی ولی به شکل نیمه خودآگاه و حتی خودآگاه، انسان را به سمت آن لایف استایل ها و آن سبک زندگی هایی که که می خواهد بیاورد. متاسفانه در حوزه ی برنامه ی درسی آن تفکر عقلایی که می خواهد به انتخابی خاص منتقل بشود را یک سیر مشخص در آن نمی بینیم ."
میلاد دخانچی :" تفکر عقلایی به چه معناست ؟"
دکتر عادل پیغامی :"ما انسان ها در لحظه به لحظه ی زندگیمان در حال انتخاب هستیم ، حالا سؤال این جا است که این انتخاب گرفته از چه ساختار های ذهنی و چه شاکله هایی است ، اگر این شاکله ها عقلایی باشد ما میگوییم که انتخاب های انسان عقلایی شد ، حالت عقلایی بودن قطعا یک عناصری از ارزش ها را هم باید در آن دخیل کرد . دقیقا ساختار هایی از ارزش ها ، ساختار هایی از فطرت انسانی و ساختار هایی از آن عقلی که در واقع در وجود انسان ها است شکل دهنده ی چیزی به اسم عقلانیت است که انتخاب های ما را عقلانی می کند .
این غفلت ها در این سه دهه باعث شده است که حتی مقام معظم رهبری در این چند سال اخیر تاکید بکنند روی بحث مهندسی فرهنگی و از شورای عالی انقلاب فرهنگی در خواست طراحی نقشه اش بکنند و همینطور در صدا و سیما ، همینطور در آموزش و پرورش که کار های خوبی الان دارد صورت می گیرد در طراحی و تحول برنامه ی درسی ملی کشور و در نهایت این نکته که مقام معظم رهبری در نشست اول اندیشه های راهبردی چهار سطح برای الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت مطرح کردند که سطح اول سطح سپهر عمومی و آحاد مردم بود ، ایشان با عنصر فکر آحاد مردم را به قوم متفکر ترسیم کرده اند که در واقع باید رسیده بشود و بحث اینجاست که آیا ایرانیان قوم متفکری هستند در انتخابشان برای مصرف؟ از روایت است که ایمان بنده تکمیل نمی شود مگر به سه چیز؛ اول تفقه در دین ، دین را عمیق بشناسیم ، دوم تقدیر معیشت، یعنی برنامه ریزی برای همین زندگی روزمره ی زندگی و سوم صبر بر مصیبت ، نتوانیم در مشکلات و مصیبت ها صبر کنیم . اگر این سه عنصر ایمان ما را تکمیل می کند سوال اینجاست که تقدیر معیشت را کجا فرزندان ما یاد می گیرند؟ اگر تمام کتاب های درسی را مرور کنید عملاً عنصری از آموزش اقتصاد ، فرهنگ سازی نمی بینیم که پس حداقل یک سوم ایمانشان از این جهت با تکنولوژی اجتماعی آموزش و پرورش شکل نمی گیرد و همینطور برنامه های صدا و سیما را اگر تحلیل محتوایی کنیم ، این که ما بتوانیم در مصیبت ها چگونه صبر داشته باشیم ، یعنی بتوانیم خودمان را مدیرت بحران کنیم ، به شکل هدفمند و نظام مند ما این مهندسی پیام را نمی بینیم. این جاست که عملاً با جوانانی مواجه می شویم که مسیر آموزش و پرورش را طی می کنند در فرهنگ عمومی رسانه ای هم بزرگ می شوند اما واجد عناصر لازم از تفکر عقلایی برای زندگی روزمره نیستند . با مصرف شروع کردیم ، می توانیم بگوییم که الگو های لازم برای مصرف را ندارند، الگوهای لازم برای وجدان کاری را ندارند، الگو های لازم برای کارآفرینی و ریسک پذیری ندارند، الگوهای لازم برای نوآوری و خلاقیت ندارند ، این هایی که من نام می برم دقیقا اسامی سال هایی است که مقام معظم رهبری به آن توجه داشتند و این ها است که شکل دهنده ی انواع لایف استایل ها و سبک های زندگی ما است ، چه سبک زندگی تولیدی در عرصه ی جهاد اقتصادی، چه سبک زندگی مصرفی در عرصه ی روزمره ی زندگی من فکر می کنم که یک نوع غفلت ، یک نوع در واقع کم توجهی شده است به شکل گیری این عناصری که در این مسئله خیلی خیلی مهم هستند."
میلاد دخانچی:" یعنی اگر آموزش و پرورش ما درست عمل کند، رسانه ی ما درست عمل کند ، این ها حل می شود؟"
دکترعادل پیغامی:" تا بخش زیادی ، البته در نکته ی اول گفتم که فرهنگ و رفتار ها هم وجهه ی تعیینی دارند و هم وجهه ی تعینی یعنی هم بستر تاریخ و بستر حافظه های تاریخی یک قوم ، یک ملت تعین پیدا می کند و هم به شکل تعیینی از سوی مدیران فرهنگی کشور می توانند رفتار سازی بشوند. یک سؤالی مطرح است که آیا فرهنگ واقعا ساختنی است؟"
میلاد دخانچی:" این یک سؤال جدی است. "
دکتر عادل پیغامی:" به لحاظ ماشینی نمی شود."
میلاد دخانچی:" خیلی جالب است که خود غربی ها از جمله ی "باید دوباره طراحی کنیم" استفاده می کنند یعنی این چیزی که داشتیم خوب نیست و باید یک چیز دیگر طراحی کنیم، ما می خواهیم یک چیز دیگر طراحی کنیم، می خواهیم کار فرهنگی کنیم، می خواهیم فرهنگسازی کنیم، آیا ما می توانیم فرهنگ را بسازیم؟"
دکتر عادل پیغامی:" آنچه در این انیمیشن دیدیم آسیب شناسی خوبی بود با یک سری تحول تاریخی از آنچه که در مدرنیته و صنعتی شدن اتفاق افتاده است و نهایتا یک اجبارهایی که حالا باید سبک زندگی خودش را متناسب با ان اجبار ها بازنگری کند اما من فکر می کنم که این مسیر باز شکست خورده است به خاطر این که صرفاً برآمده از آن اجبار های محیطی ، فیزیکی ، زیست محیطی و صنعتی می خواهد سبک زندگی را تغییر بدهد، بازگشت به انسان را ما اینجا نمی بینیم، بازگشت به نیاز های واقعی و فطری انسان را نمی بینیم. یک فراموشی عظیم از انسان در کنار یک غفلت بزرگ از مسئولیت انسان نسبت به طبیعت باعث این مشکلات شده است. طبیعت نعمتی است الهی در اختیار ما نه این که فقط غصبش کنیم و به هر نحوی که دلمان میخواهد استثمارش کنیم. ما باید مسئولانه از طبیعت استفاده کنیم و در مقابل این نعمت باید پاسخ گو هم باشیم. این درواقع بر می گردد به این که بخشی از لایه های انسان شناسانه ، غایت شناسانه و خداشناسانه ی فلسفی غرب چه مشکلاتی داشته است که انسان مدرن را به این جا کشانده است."
میلاد دخانچی:" آیا شما تلویحاً می گویید که غرب خودش نمی تواند یک جایگزین برای خودش باشد ."
دکتر عادل پیغامی :" نمی تواند و این اقتضائاتی که آن را به اجبار می رسانند تا سبک زندگی خودش را تغییر بدهد، دقیقا در راند بعدی به تغییرات دیگری هم غرب را مجبور خواهد کرد و این یک دور باطلی است. غرب چاره ای جز این ندارد که به انسان برگردد، فطرت انسانی ، به فطرتی که غایت آفرینش اقتضاء می کند. ما دقیقا در حوزه های شناختی و گرایشی نیازمند تربیت انسانی هستیم که رابطه ی خودش با خدا را بشناسد، رابطه ی خودش با طبیعت را هم بشناسد. انسان قبل از مدرنیته انسانی بود که چه بسا می توانست بر طبیعت خیلی از سیطره ها و تسلط ها را پیدا کند اما پیدا نمی کرد ، ما یک نگاه غلطی داریم، فکر می کنیم انسان قبل از صنعتی شدن نمی توانست برطبیعت قالب بشود، در حالی که می توانست بشود ، تمدن انسانی قرن سوم تا هشتم عناصری از ابعاد تمدنی را نشان می دهد که دقیقا می توانست تکنولوژی مخرب طبیعت ایجاد کند ولی نکرده است. یک تکنولوژی دوست با طبیعت چیزی که خود غربی ها اسمش را می گذارند یا یک تکنولوژی زیست محیط پرور ، دوست با زیست محیط را ما در پنج قرن تمدن اسلامی می بینیم. این دقیقا برآمده از آن مبانی فلسفی است که انسان را در رابطه با خدا ، در رابطه با طبیعت و در رابطه با انسان های دیگر قرار می دهد. غرب فقط به اعماق زمین نرفت بلکه رفت سراغ استعمار رفت سراغ کشور های دیگر و جهان سوم کردن آنها و چپاول نعمت های آنها و طبیعت آنها برای این که خودش را بسازد . این انسان نه در رابطه با طبیعت ، نه در رابطه با خدا و در آفرینش و غایت بلکه در رابطه با انسان های دیگر هم به خطا رفته است و هنوز نمی داند که چه زندگی ای را باید داشته باشد. به نظر من ما در مبانی فلسفی مشکل داریم و نباید اقتضائی فکر کنیم، اما این که حالا این فرهنگ چه ابعادی می تواند داشته باشد من فکر می کنم که یک سه گانه ای در اندیشه ی اسلامی به خوبی این مطلب را نشان می دهد ، سه گانه ای که بسیار عقلایی است غیر از این که شرعی و مذهبی است . ما سه واژه داریم؛ واژه ی اسراف ، واژه ی تبذیر و واژه ی اتراف. اسراف یعنی انتخاب غلط کردن . تبذیر یعنی که کار غلط را ولو خوب انجام دادن اما در اسراف کار خوب را ما غلط انجام می دهیم . این دو واژه ی اسراف و تبذیر به لحاظ علم مدرن چیزی که در کتاب های مدیریت اقتصاد می خوانیم یکی بهره وری است که ضد اسراف است و یکی اثربخشی است ، جمع این دو می شود بهره وری . البته اندیشه ی مدرن بهره وری را با اثر بخشی و کارایی فقط فهمیده است اما در اندیشه ی اسلامی ما سه گانه می فهمیم. یعنی با واژه ی اسراف مفهوم اسراف و تبذیر را تکمیل می کنیم . اتراف یک واژه ای است که به عرصه ی سیاسی اجتماعی توجه خاص می کند یعنی آن تخریب هایی که انسان مترف ، انسانی که اسراف کرده و تبذیر کرده است و حالا مترف می شود و آنجایی اتراف می شود که به تخریب ابعاد سیاسی اجتماعی می خواهد بپردازد ، روابط اجتماعی را تخریب می کند ، روابط سیاسی را تخریب می کند، استعمار می کند، فتنه می جوید و کارهای دیگر. این سه گانه دقیقا نشان دهنده ی ابعاد خاصی از انسان است اما در آسیب شناسی آنچه که انیمیشن نشان داد و آنچه که در ابتدا بود این سه گانه را غفلت شده است. "
میلاد دخانچی:" انقلابی ها هستند که می خواهند کار فرهنگی کنند در حوزه ی مصرف، آنها باید چه کنند؟ از کجا باید شروع کنند؟"
دکتر عادل پیغامی:" دقیقا گفتمان انقلاب اسلامی چه در عرصه ی شناخت، چه در عرصه ی گرایشات،  چه در عرصه ی رفتار برآمده از معارف اسلامی که گفتمان انقلاب اسلامی را شکل داده است و برآمده از خواسته های رهبران دینی اش که امروز مقام معظم رهبری باشد یک چهارچوب مفهومی خاصی را شکل داده است. این چهارچوب مفهومی را ما می بینیم که در عرصه از انقلاب و در سطوحی از جامعه ی ما تبلور خوب پیدا می کند اما تکنولوژی های اجتماعی فرهنگ ساز مثل آموزش و پرورش، مثل رسانه ها و مثل فرهنگ عمومی این ها در این تبلور گفتمان ها در همه ی سطوح جامعه ی ما در این سی سال ما دچار آسیب هستیم با پیچیدگی های خاص خوش. یعنی دقیقا سطوحی از جامعه را ما داریم که تبلور ارزش های انقلاب اسلامی با پیچیدگی هایی که امروز هم از فضای بین الملل بیرون هم دارد به آن بار می شود، بیش از اوایل انقلاب شده است ، این خودآگاهی را ما در قشری از جوانان کشورمان می بینیم . در قشر دیگری دقیقا این جریان را نمی بینیم ، نوعی نگاه ارتجاعی و عقب رفت را در بخشی ، نسبت به گفتمان انقلاب اسلامی."
میلاد دخانچی:" جنبش های دفاع از محیط زیست را شما می پسندید؟ یک چیزی که من همیشه به آن از اوایل ساخت این برنامه فکر می کردم این بود که چرا مثلا ما در ایران جنبش مبارزه با فست فود ها را نداریم که بچه انقلابی ها بانی و باعث آن باشند که ما بتوانیم در برنامه دعوتشان کنیم و بپرسیم که شما چرا دارید این کار را می کنید. یا جنبش دفاع از محیط زیست که با یک مبنای اسلامی ایرانی شکل گرفته باشد. آیا جایی را شما خالی می بینید یا این را یک راهی که به یک بی راهه ختم می شود می بینید، نسبت ما با این ها چیست؟"
دکتر عادل پیغامی:" من در عرصه ی نخبگانی انقلاب اسلامی یک سری غفلت هایی را می بینم . این غفلت ها از این بعد است که ما در همین فرهنگ سازی اقتصادی اجتماعی سیاسی مثلا همین نکته ی سبک زندگی را که تم اصلی برنامه ی شما است فراموش کرده ایم. ما جریانات عمیق نظری و تئوری در خصوص سبک زندگی در حوزه و دانشگاه نمی بینیم. این یعنی فراموشی همین فست فود، تغذیه ، لباس ، الگوهای شادمانی ، الگوهای عزاداری..."
میلاد دخانچی:" پس فضای نخبگانی ما دارد چه می کند؟"
دکتر عادل پیغامی:" فضای نخبگانی ما البته درگیر مسائلی بوده است که بیشتر مسائل آن سوی مرز است.در گیر بازتولید و بازخوانی تئوری هایی بوده است که بعضاً تئوری های سی یا چهل سال قبل مدرنیته است. ما دقیقا در عرصه ی دانشگاه و حوزه می توانیم این آسیب شناسی را بکنیم که تولیدات دانشگاه و حوزه چقدر به این مسئله های واقعی کشور پرداخته باشد. همه ی مسئولان وزارت علوم هم اعلام کرده اند که هشتادوشش درصد پایان نامه های علوم انسانی ما به مسئله های جامعه توجه لازم را نکرده اند. این ها نشانه ی غفلت هایی است که در مسئله شناسی جامعه ی نخبگانی ما کرده است که دقیقاً فرمایشات مقام معظم رهبری و پروژه های کلانی که در این ده سال اخیر برای جامعه ی نخبگانی ایشان مطالبه کرده اند و طراحی کرده اند مثل تحول و نوآوری آموزشی ،چه در آموزش و پرورش و چه در وزارت علوم، مثل جنبش نرم افزاری . این ها دقیقا بر می گردد به احیا این جامعه ی نخبگانی ، جامعه ی نخبگانی ما در عرصه ی حوزه و دانشگاه ، قبل از انقلاب یک احیاگری های خاص خوبی داشت. انقلاب را براساس آن احیا گری ها انجام داد، رابطه ی خوبی بین جامعه ی نخبگانی با رهبری جامعه بود اما بعد از انقلاب در دفاع مقدس باز ما این رابطه را تا یک حدی می بینیم مخصوصا در رابطه ی رهبری با سطح عامه ی مردم برای مدیریت دفاع مقدس. اما بعد از دفاع مقدس این رابطه بین رهبران دینی ما که خواستار یک سری تغییرات و توجهات بودند مثل فرمایشات امام و مشخصاً در وصیتنامه ی امام برای این که مصرف زده نشوید ، برای این که زندگی انقلابی گری را حفظ کنید و بعد توجهاتی که مقام معظم رهبری دارند در بحث تهاجم فرهنگی ،در بحث اصلاح الگوی مصرف و... این ها را ما می بینیم که کار تئوریک خوب از سوی دانشگاه ها در ادامه این قبیل خوش اندیشی های رهبران دینی ما اتفاق نیفتاده است ، مثلا الان مقام معظم رهبری امسال را سال جهاد اقتصادی مطرح کردند، فوریت و اولویت هم به جهاد اقتصادی دادند ، اما باز در عرصه ی نخبگانی کار تئوریک جدی ای در باب این که آینده شناسی رهبری چه بوده است که این فوریت را اقتضاء کرده اند برای شروع ، نمی بینیم."
میلاد دخانچی:" فضای اجتماعی چه ؟ فضای اجتماعی ما چه می تواند بکند ؟ یعنی شما آسیب شناسی ، فضای نخبگانی را کردید، ما باید مسجد ها را ببینیم که خیلی فعال هستند در پیشبرد خیلی از این مبانی و اهداف ."
دکتر عادل پیغامی:" یک سری از نهاد ها را ما فراموش کرده ایم ، مثلا کنکور دقیقا در چهار سالی که شکل گیری شخصیت اجتماعی یک جوان و نوجوان یک بار سنگینی را بر این جوان و نوجوان بار می کند، که او را از شخصیت سازی خودش دور می کند، از خانواده به نوعی دور می شود ، از فضای فرهنگ عمومی مثبت خودش چه در عرصه ی مسجد، چه در عرصه ی محله دور می شود و فقط به تست زدن کنکوری متمرکز می شود، بعد از کنکور این شخصیت اجتماعی ساخته نشده وارد عرصه ی اجتماعی می شود و پاسخگوی نیاز های روزمره ی خودش در حوزه ی پس انداز، مسکن ، کارآفرینی ، تولید و بهره وری نیست. این ها غفلت هایی است که به نظر من بیشتر باید به آن توجه شود."
منبع: برنامه گره

 


  • مهدی طغیانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی