تبیین اقتصاد مردمی
در دانش اقتصاد موجود آنچه از مردمی کردن اقتصاد فهم میشود، همان خصوصی سازی اقتصاد است یعنی واگذار کردن تصدیهای دولتی به بخش خصوصی اما با چه انگیزهای؟ مشخص است انگیزة منفعتطلبی شخصی مادی که یگانه انگیزة به رسمیت شناخته شده در دانش اقتصاد میباشد.
با اینحال چنانچه در ادبیات رهبری موضوع را دنبال کنیم به یکی از خطبههای نماز جمعة ایشان در سال 66 میرسیم که ایشان انفاق و کمکهای خیریه را نیز از مصادیق اقتصاد مردمی بر میشمرند:
«عرض کردیم که وقتى اسلام معتقد به اقتصاد مردمى است و فعالیت اقتصادى را در انحصار دولت و کارمندان دولت قرار نمیدهد و به آحاد انسان در جامعه این اجازه را میدهد که تلاش کنند و فعالیت کنند و تحصیل مال بکنند، طبیعى است که لازمهى این طرز فکر، این است که اگر در جامعهى اسلامى خلائى، نیازى وجود داشت، همهى افراد جامعه بدون استثنا، کسانى که توانستهاند تحصیل مالى بکنند، موظفند بر حسب اختلاف تمکن خودشان آن خلأ را پر کنند. اسلام نمیگوید که مردم تحصیل مال بکنند، اما آن مال را فقط صرف مصارف شخصى خودشان بکنند، بلکه اسلام میگوید مردم تحصیل مال بکنند و از آن مالى که تحصیل کردهاند، حوائج معمولى زندگى و نیاز خود را برآورده بکنند و مابقى آن را در راه خدا انفاق بکنند»
حال میتوان فهم روشنتری از اقتصاد مردمی پیدا کرد و گفت اقتصاد مردمی اعم از ورود بخش خصوصی با انگیزة سودآوری به اقتصاد است و شامل انگیزههای دیگری مانند خیریه نیز میشود. در یک توسعة مفهومی میتوان حتی انگیزة همکاری و توجهی که باید برای توسعة بخش تعاون در اقتصاد بشود را نیز به معیارهای یک اقتصاد مردمی اضافه کرد.
نشست مذکور که روز یکشنبه 13/12/91 برگزار شد در دو پانل علمی و اجرایی با حضور اساتید گروه اقتصاد و کارشناسانی از مؤسسات خیریه، تعاون و اتاق بازرگانی برگزار شد و به موضوعات مطروحه فوق پرداخت. توضیحات تکمیلی در مورد این نشست را انشا الله در آینده ارائه خواهم کرد.
- ۹۱/۱۲/۱۷