از جمله کسانی که در موضوع اقتصاد مقاومتی مطالب خوبی دارند دکتر پیغامی هستند که قبلا نیز مطالبی از ایشان را در این مجموعه آوردهایم. در یادداشت مختصری که در ادامه میآید ایشان یکی از الزامات اقتصاد مقاومتی را مدیریت و تدبیر ادراک مردم در مورد فضای اقتصادی دانستهاند که در صورت موفقیت، تأثیرگذاری موانع در مسیر رشد و پیشرفت اقتصادی جامعه را به حداقل خواهد رساند و درصورت شکست در این تدبیر و شکل گیری ادراک و احساس شکست در مقابل موانع داخلی و بخصوص خارجی، تاثیرگذاری آنها و از جمله تحریم ها دوچندان خواهد شد. این مهم وظیفه اصلی تربیت اقتصادی در اقتصاد مقاومتی است.
مصادیق مختلف ادراک و احساس بی ثباتی اقتصادی را در ماه های اخیر به وضوح در رفتارهای اقتصادی مردم شاهد بوده ایم مانند هجوم به بازار مرغ و گرانی آن، هجوم به بازار سکه و ارز و...
در ادامه متن این یادداشت آمده است.
«رهبر معظم انقلاب، اقتصاد مقاومتی را راهکار عبور از تحریمها عنوان کردند.
اما بهمنظور قرار گرفتن در این مسیر باید آشنایی دقیقی نسبت به مؤلفهها و الزامات اقتصاد مقاومتی حاصل شود. اگر قرار باشد که اقتصادی مقاوم باشد نباید در مقابل شوکها و نوسانات مختلف دچار بیثباتی شود. این حداقل تعریفی است که میتوان از اقتصاد مقاومتی داشت. برای اینکه اقتصاد در شوکهای مختلف دچار نوسان نشود باید یکسری زیرساختهای حاکمیتی، مدیریتی و حتی زیرساختهای ادراکی مردم بهخوبی تنظیم شده باشد.
در مورد اول اگر نهادهای اقتصادی مانند بازار سرمایه، بانکها و نهادهای سیاستگذار و تصمیمساز اقتصادی در طول تاریخ اقتصاد تصمیمات صحیحی گرفته و فضای عمومی کسب و کار را خوب فهمیده باشند و با نوسانات بیمورد و پیدرپی جو اقتصاد را آشوبناک نکرده باشند قطعا فضا در مقابل شوکهای خارجی هم از خود بیثباتی نشان نخواهد داد. اما در مقابل، اگر در اتخاذ سیاستهای پولی، ارزی و مالی در طول زمان به اقتصاد شوک وارد شده و با تصمیمگیریهای غلط، نوساناتی ایجاد شده باشد، این اقتصاد عملا یک نوع بیثباتی درونی پیدا کرده و به همین علت هم در برابر نوسانات و شوکهای خارجی بسیار آسیبپذیر میشود.
نکته دوم مسئله ادراک مردم است. اینکه ادراک و ذهنیت مردم از متغیرهای کلان اقتصادی چیست، چه پیشبینی نسبت به روند آتی دارند و چه مسیری را در مورد اقتصاد کلان متصور هستند بسیار در اقتداربخشی و مقاومسازی اقتصاد مهم است. بهطور مثال اگر بدون دقت لازم و با سیاستهای غلط و بیتوجهی به بعد ادراکی اقتصاد و اذهان مردم و کمکاری در حوزه رسانههای اقتصادی، مدیریت لازم در حوزه ذهنی مردم اعمال نشده باشد، قطعا شوکهای خارجی بعد روانی هم پیدا کرده و تأثیرات و تبعات آن بهطور فزایندهای افزایش پیدا میکند.