متن پیاده شده جلسه سخنرانی آموزشی برنامه سازان اقتصادی صدا و سیما توسط دکتر عادل پیغامی
تحولات سریع شوون اجتماعی و اقتصادی دنیای امروز و اقتضائات و الزامات تکنولوژیک و اقتصادی حاکم بر زندگی بشر امروزی، مسوولیت برنامه های آموزشی و فرهنگی را مضاعف ساخته و ملاحظات خاصی را در باب نهاد ها ، محتوا ، برنامه ها و روشهای تعلیم و تربیت مطرح کرده است. بطوری که نهادهای آموزشی و فرهنگی کشورهای پیشرفته در کنار مهارتهای اولیه و ضروری مانند خواندن , نوشتن , ریاضیات , ادبیات , تاریخ و … به برنامه های آموزش اقتصاد و فرهنگ سازی اقتصادی به عنوان بخش اصلی برنامه هایی که عهده دار یاد دهی عناصر معرفتی ، گرایشی و مهارتی ناظر بر تدبیر زندگی و تحقق رفتارهای مطلوب در عرصه زندگی فردی و تعاملات اجتماعی هستند، توجه خاص و ویژه ای را مبذول می کنند.
در دنیا، فرهنگ سازی و یا به بیان علمی "تحقق اهداف شناختی ، گرایشی و رفتاری" در حوزه اقتصادی که از آن بطور عام به عنوان " تعلیم و تربیت اقتصادی "نام برده می شود ، حوزه بسیار شناخته شده و فربهی به لحاظ حجم ادبیات و تجارب حاصله محسوب می گردد. هزاران مرکز آموزشی و صدها انجمن و مرکز ملی و بین المللی، با حجم ادبیاتی قریب به صدها کتاب و هزاران مقاله در سال، تخصصاً در این زمینه فعالیت کرده و صدها میلیون فرهنگ پذیر را چه به عنوان دانش آموزدر مدرسه و جه در قالب مخاطبان رسانه های جمعی از مقاطع کودکستان تا دبیرستان و بالاتر تحت پوشش مستقیم و غیر مستقیم تعلیم و تربیت و به عبارت دیگر فرهنگ سازی قرار می دهند. تنها در آمریکا بالغ بر دویست وپنجاه مرکز غیرانتفاعی آموزشی و فرهنگی در زمینه تعلیم و تربیت اقتصادی مشغول اند و مجلات تخصصی در این زمینه منتشر می کنند. اما در داخل کشور ما در تمامی سالیان گذشته و حال ، وضع بگونه ای عجیب و سؤال برانگیز است. علی رغم جریانات فوق الذکر و علیرغم وجود ده ها میلیون کلاس درس، ملیونها صفحه محتوای آموزشی و حتی هزاران صفحه بررسی شیوه های فرهنگ سازی اقتصادی و هزاران برنامه صوتی - تصویری در دنیا که به آموزش اقتصاد مشغول اند، هنوز در کشور ما کم نیستند کسانی که آموزش اقتصاد را در غیر از رشته دانشگاهی اقتصاد، امری ناممکن، محال یا تعریف نشده می دانند. به جرأت می توان ادعا کرد که مطالبی که در زمینه تعلیم و تربیت اقتصادی در سطوح غیردانشگاهی، به فارسی نوشته شده و کتابخانه ها و مراکز علمی کشور ، در این زمینه و مباحث تخصصی مربوط به اصول و قواعد فرهنگ سازی اقتصادی از فقر پژوهشی و مطالعاتی رنج می برند. به همین نسبت، تصور رایج از تعلیم و تربیت اقتصادی، تصوری بدوی ، غلط و عاری از ملاحظات و کارکردهای خاص مورد نظر از ادبیات اقتصادی که همانا فرهنگ سازی و مدیریت رفتار اقتصادی شهروندان است، می باشد. به جرأت می توان ادعا و مشاهده کرد که در کشور ما حتی فارغ التحصیلان رشته های اقتصاد ، در ابعاد گرایشی و مهارتی ـ رفتاری مورد نظر از آموزش اقتصاد دچار مشکل بوده و در بهترین حالت تنها به انبانی از تئوریهای نظری و انتزاعی مبدل می شوند. خوشبختانه علیرغم وضع اسفناک موجود، پتانسیل های خوبی جهت برون رفت از این وضعیت در کشور موجود است. خواست و عنایت مسؤولان ارشد فرهتگی و تعلیمی و تربیتی کشور مهم ترین سرمایه و شرط لازم تحقق این مهم است.