تعلیم و تربیت اقتصادی

این وبگاه ترویجی و برای نشر الگوی اسلامی ایرانی فرهنگ سازی و تعلیم و تربیت اقتصادی ایجاد شده است.

تعلیم و تربیت اقتصادی

این وبگاه ترویجی و برای نشر الگوی اسلامی ایرانی فرهنگ سازی و تعلیم و تربیت اقتصادی ایجاد شده است.

تعلیم و تربیت اقتصادی

مقدمه
تعلیم و تربیت همواره فرهنگ‌ساز بوده و بر بینش‌ها، نگرش‌ها و رفتارهای انسان‌ها تاثیرگذاشته است. توجه به تعلیم و تربیت اقتصادی نیز فرهنگ اقتصادی و رفتارهای اقتصادی فردی و اجتماعی را اصلاح کرده و سامان خواهد بخشید، امری که تاکنون در کشور ما بدان بی توجهی شده است در حالیکه بسیاری از کشورهای پیشرفته مبتنی بر نظرگاه‌های اقتصادی و تربیتی خود برای آن الگویی طراحی نموده و با ابزارهای مختلف در صدد ترویج آن هستند و البته در تمدن ایرانی اسلامی هم شواهد بسیاری می‌توان یافت که دلالت بر جریان عمیقی در تعلیم و تربیت اقتصادی دارد.

نویسندگان

۳ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۶
دی

اخیرا به مطلبی در سایت دفتر مقام معظم رهبری برخوردم از استاد گرانقدر جناب دکتر پیغامی که بد ندیدم در این سایت هم بازنشر شود. محتوای موجود برایم تازگی نداشت به بیان‌های مختلف از دکتر شنیده بودم بحث از شیفت بخشی اقتصاد ایران به سمت اقتصاد دانش بنیان است و اینکه باید نسل آینده را در زمینه آموزش‌های فعلی برای چنین اقتصادی آماده کرد. اینجای بحث به نظرم بطور جدی باید در آموزش ها و تربیت‌های اقتصادی فعلی مدنظر قرار گیرد.


آینده‌ی مطلوب برای اقتصاد ایران چیست؟ یک اقتصاد صنعتی؟ یا یک اقتصاد دانش‌بنیان؟ وابستگی اقتصاد ایران به فروش نفت خام چه وضعیتی پیدا می‌کند؟ سهم بخش‌های سنتی اقتصاد همچون کشاورزی، خدمات، صنعت و  انرژی در اقتصاد آینده چقدر باید باشد؟ این‌ها پرسش‌هایی است که پیش از پاسخ به آن‌ها باید به مقدماتی اشاره کرد.
اگر به تاریخ چند صدساله‌ی اخیر دقت کنیم، می‌بینیم که نخستین لوکوموتیو رشد اقتصادی جهان «کشاورزی» بوده است. این دوره قبل از انقلاب صنعتی و تقریبا پیش از قرن پانزدهم میلادی بود. حدوداً بین سال‌های ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ میلادی، «تجارت» لوکوموتیو رشد اقتصادی جهان شد. یعنی هر کشوری که تجارت مناسبی داشت، پیشرفته به حساب می‌آمد. اما از سال ۱۷۰۰ تا اواسط قرن بیستم این «صنعت» بود که محور اصلی پیشرفت شد. جالب اینکه بدانیم نخستین عرصه ای که انقلاب صنعتی از آن آغاز شد، صنعت ریسندگی و نساجی بود. پس از آن، صنعت بخار بود که در قطار و کشتی و سپس احتراق در موتور اتومبیل ظهور یافت و هریک موتور جهش اقتصادی شدند. تا این‌که دوره فناوری الکترونیک آغاز شد و صنایع الکترونیک اقتصاد و بلکه کل زندگی بشر را متحول ساخت. بشر از این تحولات علم و فناوری و محصولات جدید و متنوعی که می‌ساخت، موتوری برای پیشرفت پیدا کرده بود. نکته مهم این‌جاست که «کالا» و تولید بیشتر و ارزان‌تر، تمام همّ و غم انسان صنعتی شده بود. البته لابه‌لای این‌ها همیشه «خدمات» هم به‌عنوان تولیدی دوم انسان وجود داشته، اما این‌که خدمات تبدیل بشود به لوکوموتیو رشد و پیشرفت، مسأله‌ای است که در اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱ با عنوان اقتصاد بی‌وزن و دقیق‌تر از آن «اقتصاد دانش‌بنیان» مورد توجه نخبگان دنیا قرار گرفت. اما چرا صنعت و کشاوزی علی‌رغم اهمیت و لزوم بهره‌مندی از آن‌ها دیگر نمی‌توانند و نباید محور انتخابی کشور برای پیشرفت باشند؟
  • مهدی طغیانی
۱۰
دی

تابستان گذشته حدودا مصادف با زمان ابلاغ سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف از طرف مقام معظم رهبری مدظله العالی قرار شد که یادداشتی در مورد این سیاست ها بنویسم که اواخر تیرماه هم در سایت دفتر درج شد. از انجا که مهمترین مسأله در اصلاح الگوی مصرف مباحث مربوط به فرهنگ سازی آن است بد ندیدم که این مطلب در این سایت هم بازنشر شود.

در ادامه عین مطلب از سایت khamenei.ir عیناً‌ می‌آید:

اقتصاد مقاومتی به معنای پدید آمدن وضعیتی در یک اقتصاد است که در برابر موانع و مشکلات داخلی و خارجی پایداری نموده و به رشد و پیشرفت خود در جهت اهداف عالیه‌اش ادامه دهد. عناصر اصلی یک اقتصاد مقاومتی را می‌توان با نگاهی به اهداف آن، نوع موانع و نیز الگوی حرکت شناسایی نمود. سبک زندگی اقتصادی از نظر فردی و اجتماعی می‌تواند بیانگر یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف و آسیب برای پیشرفت اقتصادی یک جامعه‌ی رشدیابنده باشد. ضمن این‌که قابلیت تبدیل شدن به یکی از نقاط قوت و پیش‌برنده‌ی اقتصاد را نیز دارد.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22838/B/13920319_0122838.jpg
  • مهدی طغیانی
۱۰
دی

چند وقتی فرصت بروز رسانی این سایت پیش نمی‌آمد تا اینکه مطلب جالب توجه از دوست گرانقدرم جناب دکتر سید احسان خاندوزی در سایت مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی نظرم را جلب کرد. این یادداشت اگرچه کل مطلب در مورد مقاوم یا شکننده بودن یک اقتصاد را باز نمی‌کند ولی شروعی برای مطالعات جدی‌تر در این زمینه است بویژه اینکه امکان طراحی شاخص‌ و محاسبه آن نیز برای این شکنندگی و مقاومت وجود دارد.

در ادامه یادداشت ایشان عینا نقل می‌شود: 


اقتصاد آسیب‌پذیر یا شکننده (vulnerable economy) که نقطه‌ی مقابل اقتصاد مقاومتی به‌شمار می‌رود، مفهومی است که حدود یک دهه از تولد آن در ادبیات اقتصادی می‌گذرد و در واقع چند سال پس از تجربه‌ی بحران مالی شرق آسیا در سال ۱۹۹۷ مورد توجه قرار گرفته است. بحرانی که مولود خطای راهبردی وابسته‌کردن بازارهای مالی به سرمایه‌گذاران خارجی بود و به سقوط چندساله‌ی اقتصادهایی منجر شد که در جهان به عنوان معجزه‌ی آسیایی شناخته می‌شدند.
التفات به مسأله‌ی آسیب‌پذیری یا مقاومتی بودن، نه تنها در سطح اقتصاد ملی بلکه در همان زمان در سطح بنگاه‌های اقتصادی نیز جدی گرفته شد. مقاله‌ی هامل و والیکانگاس (۲۰۰۳) در نشریه‌ی معروف دانشگاه هاروارد با نام «نیاز به مقاوم بودن» نمونه‌ای از پدید آمدن این هوشیاری بود. آغاز حصر غیر انسانی غزه در سال ۲۰۰۵ نیز بهانه‌ی دیگری بود که مسأله‌ی پرهیز از شکنندگی اقتصاد در شرایط حصر، به عنوان یک موضوع قابل تأمل مطرح و مقالات متعددی در این‌باره نگاشته شد؛ ازجمله مقاله‌ی صلاح رمضان محمد‌آغا (۲۰۱۱) پیرامون مدل مقاوم‌سازی اقتصاد غزه که در هشتمین کنفرانس بین‌المللی اقتصاد و مالیه‌ی اسلامی ارائه گردید.
  • مهدی طغیانی