در روزهای 21 و 28 آبان 1394 دوره آموزشی اقتصاد مقاومتی توسط بسیج فرهنگیان قم و با همکاری صنعت و معدن استان و اداره کل آموزش و پرورش برگزار شد. ارائه بحث در همه چهار جلسهای که صبح(خواهران) و بعد از ظهر(برادران) این دو روز برگزار شد به ارائه مباحثی پیرامون تبیین اقتصاد مقاومتی بویژه با توجه به جایگاه مخاطب(فرهنگیان قم) اختصاص داشت. ضمن اینکه نوع مخاطب و وظیفه معلمان در اقتصاد مقاومتی ایجاب میکرد که ضمن طرح مباحثی در مفهوم شناسی به وظیفه معلم از جهت تربیت نسل آینده کشور نیز توجه شود. لذا قسمت دوم سخنرانی در هر چهار جلسه به ارائه مقدمهای در تربیت اقتصادی و بویژه تجربیات دیگر کشورها در این زمینه اختصاص یافت.
با توجه به اینکه همچنان در انتظار فایل صوتی و یا تصویری جلسات هستم انشا الله در آینده متن و صوت یا فیلم آنرا در همین پایگاه جهت استفاده سایر علاقمندان بارگذاری خواهم کرد.
اواخر شهریور ماه گذشته از طرف دست اندرکاران سایت وزین مدرسه اقتصاد دورهای برای دانشجویان علاقمند به مباحث خارج از متن رشته اقتصاد به عنوان دوره آموزشی اقتصاد واقعی برگزار شد. با توجه به اهمیت و ضرورت مباحث تربیت اقتصادی، در این کارگاه بنده نیز دعوت شدم تا به ارائه بحثی پیرامون تربیت اقتصادی بویژه تجارب جهانی در این موضوع و نیز جایگاه آن در تمدن اسلامی و در نهایت آنچه دانشجویان میتوانند در این زمینه انجام دهند بپردازم. خوشبختانه فایل های تصویری این جلسات توسط برگزارکنندگان منتشر شده است که علاقمندان را به مشاهده آنها و ارائه نظر در مورد مباحث دعوت میکنم.
لینک زیر:
simafekr.tv/0fa1875idattach.htm
آقای دکتر دراین گفتگو بیشتر به دنبال دانستنی هایی درباره اقتصاد مقاومتی
هستیم. اگر امکان دارد نظرتان را دراین باره بفرمایید و بگویید چه تعاریفی
از اقتصاد مقاومتی میتوان ارائه داد؟
دکتر پیغامی: در ابتدا لازم می
دانم نکته ای را عرض کنم. اگر بخواهیم به زبان علمی صحبت کنیم باید گفت که
در ادبیات علمی دنیا گزارشات و مقالات علمی بسیاری است که در مورد مقاومت
اقتصادی است. موسسات تحقیقاتی بزرگی گزارشات مطرحی را با عنوان کلمه
(Solid) به معنای پایدار و محکم، تهیه می کنند. لذا اقتصاد مقاومتی یا به
تعبیر اقتصاددانان دنیا solidarity economy یک اصطلاح غیرعلمی نیست که صرفا
بار سیاسی داشته باشد. اگر افرادی معتقدند که این اصطلاح مربوط به علم
اقتصاد نیست و در آن چنین کلید واژه وجود ندارد می توانند این واژه را در
ادبیات علمی دنیا و کتابها و مقالات و حتی شاخصهایی که دارد ببینند.
و
حتی در خصوص مقاومت کشورها ،می توان این را گفت که موسساتی چون Goldman
sacks برای مقاومت کشورها شاخص هایی را طراحی کرده اند که براساس آنان می
توان مقاومت یک کشور را مشخص کرد. بر همین اساس می توان گفت که ایران در
پنج سال گذشته درجه استواری و اقتدارش چه تغیراتی کرده است. لذا از نظر کسی
که با ادبیات علم اقتصاد آشناست، اصطلاح اقتصاد مقاومتی چیزی دور از ذهن و
غیرعلمی نیست.
حتی به فرض عدم آشنایی با ادبیات علم اقتصاد، براساس
ملاک های عقلی می توان این مسئله را روشن کرد. به طور مثال در مورد یک
ساختمان، بایستی به گونه ای آن را مقاوم سازی کرد که در مقابل تمامی
تهدیدات از جمله زلزله، سیل و ... مقاوم باشد. آیا به لحاظ عقلی کشور را
حتی اگر به لحاظ ژئوپلوتیکی در معرض تهدید و تحریم دشمن نباشد، نباید در
عرصه های مختلف از جمله اقتصاد مقاوم سازی کرد؟
اواخر دیماه مصاحبهای با دکتر پیغامی در یکی از سایتهای اینترنتی انجام شده است که به جهت تأکید مجدد ایشان بر تربیت اقتصادی و شکلدهی صحیح ادراکات مردم در اقتصاد اهمیت دارد. ایشان با بیان اینکه عرصه نرم افزاری اقتصاد از عرصه سخت افزاری آن بیشتر اهمیت دارد به ضرورت بحث فرهنگسازی اقتصادی در شرایط وجود دشمنی و جنگ اقتصادی اشاره میکنند و بخصوص توجه جدی به تربیت در چهار عرصه اخلاق اقتصادی، فقه اقتصادی، عقاید اقتصادی و سواد اقتصادی را مورد تأکید قرار میدهند.
در ادامه این مصاحبه عیناً میآید.
به نظر شما ما اکنون در جنگ هستیم؟
بله.واقعیت این است که در تاریخ معاصر ایران و خصوصا از زمان انقلاب اسلامی ایران، و با قطع ید دشمنان این ملت، درگیر جنگ های متعدد در حوزه های مختلف بوده ایم. جنگ های امنیتی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی که در برهه هایی بعضی ازاین جنگ ها نمود بیشتری پیدا کرده. یعنی جنگ اول ما محسوب می شده است. در حال حاضر جنگ اول ما جنگ اقتصادی است. ضمن اینکه این جنگ از همان روزهای اولی انقلاب اغاز شده بود.
در حال حاضر مشکلات اقتصادی ما با این توضیحات چیست؟
خب عرصه اقتصادبرای کشوری مثل ما که نوپاست و درحال جهش اقتصادی و خروج از عقب ماندگی های مزمن ساختاری است، بی مشکل نیست. مشکلات دو دسته مهم هستند، مشکلات واقعی اقتصاد و مشکلات ادراکی. مورد دوم مهمتر نیز است.
مثال میزنید؟
عرصه نرم افزاری اقتصاد بیش از بعد سخت افزاری و ملموس آن اهمیت دارد. ما از این بعد غفلت کرده ایم. امنیت یک چیز است و ادراک و حس امنیت چیزی دیگر. ما باید شاکله های ذهنی و ادراکی و رفتاری اقتصادی کشور را تدبیر و مدیریت کنیم. چهار عرصه را در این زمینه می تواند مطرح کرد. اول، عرصه اخلاق اقتصادی،مثلا در سبک زندگی، رفتارها، انصاف، انفاق، گذشت و ایثار که ممکن است در یک تعامل ساده ی روزمره بین افراد اتفاق بیافتد تا کم فروشی وغش در معامله و…
دوم حوزه فقه اقتصادی که مقوله بسیار مهم و تاثیر گذاری در جامعه اسلامی است. به عنوان مثال: آموزش و پرورش، رسانه های مکتوب،رسانه های تصویری و رسانه های صوتی را ملاحظه کنید. چقدر در مورد احکام خمس و رهن و امثالهم مطلب می شنوید؟
یعنی شما اعتقاد دارید مدرسه و رسانه ها در این عدم آشنایی مقصر هستند؟
ببینید. فرزندان ما از سنینی که قدرت تمییز خوب و بد را دارند، در اختیار مدرسه و محیط بیرونی قرار می گیرند. حال اگر مدرسه به آموزش فقه مبتلابه اقتصادی یک فرد مسلمان نپردازد، عملا فرزندان ما تا سنین بالاتر هیچ آگاهی از این امور نخواهند داشت.
سوم حوزه عقاید اقتصادی است، این مسئله ذیل حوزه کلام، عقاید و هستی شناسی است. در این حوزه نخست باید بدانیم خداوند یکی است و همین خداوند رازق است. باید صفت رزاقیت را با قلبمان حس کنیم. بدانیم و آگاه باشیم که یک ریال مال حرام چگونه گردش کرده و چه اثر تخریبی شدیدی در زندگی مان خواهد داشت.
این مشکلات از چه زمانی در اقتصاد ما پدید آمد؟
این نقصان مربوط به دوره معاصر تعلیم و تربیت ماست. آموزش در گذشته بدین صورت بود که همراه گلستان و بوستان، اندیشه ها و گرایشات اقتصادی تدریس می شد. اکثریت قریب به اتفاق کسبه ما با فقه اسلامی آشنا بودند.
با توجه به فرمایش آقا در مورد تبیین اقتصاد مقاومتی در دانشگاهها سلسله نشستهایی برای تبیین اجزاء آن در دانشگاه اصفهان برنامهریزی شده است که قرار است بصورت ماهانه برگزار شود. نشست اسفندماه در موضوع جایگاه اقتصاد مردمی بود.
مرور بیانات آقا در مورد اقتصاد مردمی بسیار جالب توجه است:
«هر جائى که مسئولین کشور توانائىهاى مردم را شناختند و به کار گرفتند، ما موفق شدیم. هر جائى که ناکامى هست، به خاطر این است که ما نتوانستیم حضور مردم را در آن عرصه تأمین کنیم. ما مسائل حل نشده کم نداریم. در همهى مسائل گوناگون کشور، مسئولین باید بتوانند با مهارت، با دقت، با ابتکار، راههائى را براى حضور مردم پیدا کنند - همچنان که در عرصهى بسیار دشوارِ جنگ این اتفاق افتاد، راه باز شد؛ کسانى توانستند راه را باز کنند - تا هر جوانى، هر پیرى، هر مردى، هر زنى که بخواهد در این کار بزرگ شرکت کند، راه برایش باز باشد. در زمینههاى گوناگون هم میشود، در اقتصاد هم میشود. اقتصاد کشور، تولید کشور میتواند به وسیلهى همت مردم، با پول مردم، با ابتکارهاى مردم، با انگیزههاى مردم، چندین برابر شکوفائى پیدا کند. سیاستهاى اصل 44 را که ما تدوین کردیم، بر اساس همین نکته بود»
ایشان ضمن بیان اصل و ضرورت اقتصاد مردمی یعنی اقتصادی که بر دوش مردم و بر پایة حضور و ابتکار مردم استوار میشود، تنها رسیدن به اهداف معین شده در سند چشمانداز و برنامههای توسعه را تحقق این امر میدانند. به عبارت دیگر در صورتی که نتوان اقتصاد را به معنای واقعی کلمه مردمی کرد امکان دستیابی به اهداف مورد نظر وجود ندارد.
اما سؤال مهمی که در اینجا وجود دارد آن است که یک اقتصاد را چگونه میتوان مردمی کرد؟